تولد تولد تولدم مبارک
سلام بعد از چند روز اومدم تا خاطرات جشن تولد امسال تو رو بنويسم . جشن تولّدی که چند روزی زودتر گرفتيم آخه عزيزم تولد امسالت مصادف با دهه ی اول ماه محرم بود .
مهدی جون تو يه روز برفی زمستونی به دنيا اومد . اون روز تازه نه (9) روز از زمستون گذشته بود.تاريخ تولدش 1383/10/9 که امسال 1389/9/14 تولد گرفتيم.
مهمونی خودمونی بود که 4تا از همسايه ها رو دعوت کرديم و زحمت دعوت دايی علی رو خودت کشيدی ، بر حسب تصادف دايی رو تو مغازه ديدی گفتی که تولدم بياين. چهارده آذر روز يکشنبه بود که من هم بخاطر مراسم تولدت مدرسه نرفتم.الان هم اسم دوست هات که تو تولدت بودن رو می نويسم : آيدين و آيلين که با هم خواهر برادر هستند ، شهره وعلیرضا نگين که البته دوتا نگين بودن يکی دختر همسايمون و يکی ديگه دختردايی نگين .
از همه ی اين ها که بگذريم نوبت به کيک و شمع و آخر سر کادوها می رسه. کيک و خودت انتخاب کردی که خيلی خوشگل و خوشمزه بود و امسال شمع شش سالگيت رو فوت کردی (به اميد روزی که بابابزرگ بشی ايشاالله و شمع 106 سالگيت رو همراه کلی بچه که نوه و نتيجه هاتن فوت کنی .)
کادوها اول از همه کادوی خودمون يه هلی کوپتر بود بعد هم به ترتيب آيدين و آيلين زحمت کشيدن و يه ماشين برات کادو آوردن که دستشون درد نکنه شهره و عليرضا يه لودر کنترلی آوردن که دست اون ها هم درد نکنه نگين همسايه دو تا کادو آورده بود که يکیش بازی فکری و اون يکی هم يه پيرهن خوشگل بود بعديش هم کادو ليلا و صادق که اون ها هم يه پيرهن قشنگ آورده بودند. آخريش هم کادوی نگين و آرش خودمون بود که يه سيوشرت خيلی خيلی خوشگل برات آورده بودن که باز هم می گم دست همشون درد نکنه .راستی مراسم شام خورون رو يادم رفت که بگم و بنويسم .شام که نمیشه گفت در اصل عصرونه بود که تعريف از خود (مادر و دختر) نباشه خيلی خوشمزه بود.
ای زيباترين فرشته، ای مهربانترينی که تا کنون ديده ام، ای کسی که آهنگ زيبای قلبت آرامش بخش زندگيمان است، ای زيباترين تصويری که تا کنون ديدگانم ديده اند،ای نسيم اميد
تولدت مبارک تولدت مبارک
((تولدت مبارک باد))
تولدت مبارک تولدت مبارک
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی